کوچه گردان عاشق

 

آييني را چون هروله آن مادر تشنه، آن کودک تشنه، آن مادر تشته از عشق کودک و به نام تو اي منادي عشق ، مناسکي گذاشتيم تا آدميان قدر نشين ، قدر شبهاي قدرشان را بدانند و به ياري مظلومان ، چونان زمزم از خاک سخت ناممکن بجوشند و سينه جهل را بشکنند. (سخنراني موسس جمعيت در مراس کوچه گردان)

 
 

Friday, September 24, 2004

» کوچه گردان عاشق
شکل گیری
در شبی سرد و تاریک ، کسی در خیابان می رفت و در گشتن خود در میان کوچه های فقر و تاریکی ، به خانه های بی دود ، کودکان بی نان ، افتادگان در گوشه ی خیابانها ، خانه های سرد و بارانی که نم نم آن به چکه چکه درون خانه بدل می شد را می دید که دل را به درد می آورد. سوز دلی که وی را به یاد آن آشنا انداخت و کوجه گردی هایش لقمه لقمه نان گذاشتنش در دهان یتیمان و گرفتن مشک از دست بیوگان و اکنون مردی افتاده بر بستر با فرقی خونین و شکافته که اصرار بر فرزندان می کند که بگذارید من بروم. بسیاری چشم به راه من اند. بسیاری شب را گرسنه چشم بر درمی دوزند تا کی مرد کوچه گرد از راه می رسد و آنها را سیر می کند. او با فرق خونین و تن پر درد و بی حالش فریاد می زند،" خدا را خدا را درباره ی یتیمان ، مبادا گاه سیر و گاه گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع شود." آن شب او چه می کند؟ چگونه در بستر درد و ناتوانی نگران کودکان کوفه مانده است. ؟ آیا ما را نمی رسد که کیسه ی مولایمان را برداریم و در شب شهادت او ، کودکان مظلوم و محروم شهرمان را که از زمان شهادت مولا قرنها چشم بر درمانده اند را بنوازیم ، اشک از گونه هایشان برداریم و یادآور محبت و عشق مولایمان باشیم به انسانها ؟
اینگونه بود که کوچه گردان عاشق برای اولین بار در سال 1379 توسط "شارمین میمندی نژاد" موسس جمعیت امام علی (ع) پایه گذاری شد و به عنوان مراسمی مذهبی و ملی کم کم جای خود را طی سالیان باز کرد.
اهمیت کوچه گردان:
این روزها مردم ما کمتر به قرآن مراجعه می کنند و قرآن در زندگی بیشتر ما کتابی شده است که گاه در ماه رمضان یا در عزا و سر سفره ی عقد تورقی می کشیم و در موارد سرگشتگی از آن استخاره می کنیم.
غافل از این که قرآن کتابی است که برنامه های زندگی ما باید بر اساس آن شکل گیرد و اگر اینگونه بود ، به یقین امروز کشور ما این وضعیت را نداشت. و خدای مهربان در کتاب زندگی بخش خود هر جا که از ایمان آورندگان سخن می گوید ، در بیان مشخصات آنان بلافاصله بعد از اقامه ی نماز به ایتای زکات اشاره می فرماید و از جمله مسائلی که تاکید فراوانی بر آن شده است این است که در اموال هر کس ، حقی برای مسائل و محروم وجود دارد. این به آن معنی است که کمک به یتیمان و محرومان خیر و نیکی نیست، بلکه اعاده ی حقی است که بر گردن ماست و تنها انسانهای با تقوا این حق را می پردازند.پس آنچه معلوم می شود این است عیب از مسلمانی ماست.
بخشهایی از آیات قرآن درباره ی توصیه به رسیدگی به محرومان:
سوره ی بقره آیه 177:
نیکوکاری بدان نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید، چه این چیز بی اثری است. لیکن نیکوکار کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتب آسمانی و پیامبران ایمان آورد و دلهای خود را در راه دوستی خدا به خویشاوندان و بتیمان و فقرا و رهگذران و گدایان بدهد و در راه آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحق برساند و ...
سوره ی بقره آیه 273-274: صدقات مخصوص فقیرانی است که در راه خدا ناتوان و بیچاره اند و توانایی آن که کاری پیش گیرند ندارند و از فرط عفاف چنان احوالشان بر مردم مشتبه شود که هر کس از حال ایشان آگاه نباشد ، پندارد که آنها غنی هستند و بی نیاز و شما باید به فقر آنها از سیمایشان پی ببرید که از عزت نفس هرگز آنها چیزی از کسی سوال نکنند و هر چه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.
کسانی که اموال خود را در شب و روز آشکار و نهان انفاق کنند ، نزد پروردگارشان پاداشی نیکو برای آنها خواهد بود و هرگز از حادثه ی آینده بیمناک و از امور گذشته اندوهگین نخواهند شود.
سوره ذاریات آیه ی 15-19: هر آینه متقیان در بوستانها و چشمه ها باشند و در اموال ایشان حصه و حقی مقرر برای سوال کنندگان و محرومان بود.
اولین سال کوچه گردان : (1379)
اولین سال کوچه گردان به صورت خودمانی و با جمعی کوچک برگزار شد، مسجد رسول الله اطراف میدان حسن آباد با حدود 40 نفر که برای پر کردن کیسه ها و بردن آنها جمع شده بودند. تنها دو سه ماشینی برای پخش کیسه ها وجود داشت و آدرس های پراکنده در حوالی میدان امام حسین و سعدی و دو ساختمان در خیابان حافظ که متعلق به بیخانمان شدگان جنگ تحمیلی بود. پنجره هایی بدون شیشه که با کاغذ و پارچه سوز سرمای زمستان را کمی گرفته بودند. آن سال اول گر چه تعداد کیسه ها کم بود ولی همه بچه ها معتقدند چیز دیگری بود. برای بچه هایی که تا آن سالی بویی از فقر و محرومیت با این شدت نبرده بودند، برای بچه هایی که بیش از 20 سال را در شهری زیسته بودند که در گوشه هایی از آن بچه هایی پابرهنه ، به دنبال ماشین های حاملی کیسه تا صدها متر می دویدند. همه به این فکر می کردند که واقعا علی بودن و در فکر جاری کردن عدالت در کوچه پس کوچه های فقر و محرومیت بودن تا چه حدی می تواند دشوار باشد. وجود و حضور غمگین و نگران مولا علی(ع) در کنار تک تک بچه های یتیم ، بی پناه و تکیده تن احساس می شد و حس لحظه ای از این حضور کافی بود تا انسان دیوانه شود و از خود بی خود شود. آن سال به راستی با وجود محنت ها و تنهایی هایی که بر جمع کوچک چند نفره ی ما رفته بود ، حال و هوای دیگری داشت. آن سال سال جازدنها بود، سال بچه هایی که می آمدند و وقتی کار سخت می شود می رفتند و ما را تنها می گداشتند. سالی بود که سمینار " وضعیت بچه های سرطانی" را با هفت هشت نفر برگزار کردیم . شب های قدر آن سال حال و هوای دیگری داشت. با حضور بچه های "خانه سبز" کودکان فراری . ما آن سال وقت زیادی برای کودکان خانه سبز گذاشته بودیم. نعیم موسوی گروه تواشیح آن جا را، راه انداخته بود و سایر بچه ها به وضعیت درسی آنها در طور سال رسیدگی کرده بودند. آن سال بچه های آنجا را که برخی از کانون اصلاح تربیت آمده بودند ، برده بودیم بیمارستان علی اصغر، بالای سر کودکان سرطانی. شب 19 در نماز خانه بیمارستان علی اصغر(ع) بچه های خانه سبز و اعضاء جمعیت و مادران و پدران بچه های بیمار دعا کرده و برای بچه ها طلب شفا می کردند. آن شب ها در جمعیت دیگر تکرار نشد. آن شبی که اعضاء جمعیت با زاری و فریاد می خواستند درد کودکان بیمارستان علی اصغر را بر تن خود بگیرند و همه یک صدا شفای کودکان را طلب می کدند. انگا تمامی برکت کوچه گردان آن سال از حضور چند نوجوان بی پناه فراری بود که در کنار جوانان جمعیت احساس پناه می کردند.
کوچه گردان سال دوم : (1380)
واقعا اگر انسان نیتی خیر داشته باشد خداوند یاریش می کند. در سال دوم تعداد کیسه های جمع شده به لطف خداوند از 50 کیسه سال پیش به 500 کیسه رسید. آن سال مقارن بود با پیدا شدن بهاره کوچیکه و پدرو مادرش. این خانواده در پارک زندگی می کردند تا اینکه در یکی از شبهای سر پاییز، شارمین در پارک آنها رادیده بود بچه شان راکه از سرما در پارک یخ زده بود به همراه معصومه خانم "مادر بچه " و "آقا فریدون" پدر بچه . رضا(یکی از اعضاء جمعیت) پیشنهاد کرده بود که آنها موقتا به خانه ی او و سعید بیایند و در آنجا ساکن شوند. این خانواده کم کم جای خود را در جمعیت باز کردند و هر یک از اعضاء جمعیت سعی داشتند به نوعی از آنها دلجویی کنند. کم کم معصومه خانم ، خانمی که از پارک به خانه رضا آمده بود ، جوابگوی تلفنهای جمعیت شده بود و آن خانه تبدیل به مقر جمعیت شده بود. با نزدیک شدن "کوچه گردان " آن سال ، آنها هم مانند سایر اعضاء جمعیت برای جمع آوری و تهیه ی مایحتاج به تکاپو افتادند و معصومه خانم توانست از کشتارگاه تهران برای کلیه ی کیسه ها(500 کیسه) گوشت تامین نماید. در سالهای بعد نیز سایر اعضاء جمعیت برای تهیه گوشت به کشتارگاه مراجعه کردند ، ولی هیچکس موفق نبود. خلاصه طرح کوچه گردان به سرعت گسترش یافته بود. در فرهنگسرای دولت آباد ، عده کثیری از بچه ها که توسط "خانم پند" با مراسم آشنا شده بودند جمع آمده و تمام روز مشغول جمع آوری و بسته بندی مایحتاج بودند. بسیاری از کمکها از دانشجویان و دانشگاهها جمع آوری شده بود. بچه های دانشگاه الزهرا با جمع آوری ژتونهای غذای خود و تعویض آن با مواد خشک توانستند بخش چشمگیری از مایحتاج را جمع آوری نمایند. همزمان در تبریز نیز تعدادی از دانشجویان دانشگاه تبریز برنامه ی مشابهی را در سطح چند صد خانوار تدارک دیده بودند.پوشش برنامه از طریق 2 برنامه ی 20 دقیقه ای از طریق شبکه ی 2 سیما باعث شد بسیاری از دانشجویان و مردم با دفتر جمعیت تماس بگیرند و فاتر جدیدی برای جمعیت از این طریق ایجاد شده . در فراخوانی که در روزنامه ها برای تامین وسایل نقلیه درج شده بود شب توزیع تعداد زیادی از مردم برای حضور در پخش مواد غذایی داوطلبانه شرکت جستند و به یاری خداوند و نظر و لطف خود مولا مراسم هر چه با شکوهتر برگزار گردید. پس از توزیع کیسه ها ، مراسم شب قدر در منزل "خانم پند" که فرزندشان را به دلیل سرطان در بیمارستان علی اصغر(ع) از دست داده بودند با حضور دانشجویان برگزار و تا سحر ادامه داشت.
 

تماس با ما


آرشيو


تعداد بازديد کننده


لينکهاي مرتبط با جمعيت امام علي

 

و پیامی در راه

 

در حالت مستی - گزید ای از سخنان شارمین میمندی نژاد


 

 

 

  
            

بهترين حالت براي مشاهده ي اين وبلاگ : وضوح 768 * 1024